آوینا ساداتآوینا سادات، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

دخترای نازم

پس وپیش

نوشتن خاطرات و احوالات دخترا یه خورده پس و پیش شد!مخصوصا آوینا که روز به روز کارای جدیدی یاد می گیره و حرکت های جدیدی انجام می ده . از 6 ماهگی غذا خوردنش شروع شد ماه رمضون بود و ماه فرنی البته من اولش با سرلاک شروع کردم و بعدشم طبق همون برنامه ی مراکز بهداشت که البته چون دو سه هفته در مسافرت بودیم خیلی نتونستم طبق برنامه باشم الان که 8ماهش داره پر می شه یه خورده منظم تر شدم!  از نظر حرکتی هم پیشرفتش خوب بوده:سه ماه ونیمه بود که اولین غلطو زد بعدش حدود یک ماه طول کشید که غلط زدنو به طور جدی شروع کنه هفت ماهش که شد سینه خیز می رفت الانم چند روزی هست که می شینه وموقع حرکت دیگه میاد روی زانوهاش فکر کنم تا چند روز دیگه چهار دست و پا بره!...
19 مهر 1392

اولین ارایشگاه

من آوینا خانوم روز چهارشنبه 11 مهر در سن 8 ماهگی برای اولین بار با مامانم و دختر خالم به ارایشگاه رفتم اخه موهام خیلی اذیتم می کرد بلند شده بود و توی چشام می رفت بالاخره مامانم فهمید که من اذیت می شم وبرد موهامو کوتاه کرد وووالبته به این راحتی هم نبود اولش از محیط ارایشگاه خوشم اومد و می خندیدم اما بعدش که خانوم آرایشگر اون پیش بند بلند و به گردنم بست دل خور شدم و لجم گرفت مامانم فهمید ولی گفت که باید بمونه منم که کاری از دستم بر نمی اومد کوتاه اومدم بعدش موهامو خیس کرد و  کارشو شروع کرد اینجا بود که دیگه یه کم ترسیدم وگریه کردم بقیه سعی می کردن به روش های مختلف مثل دست زدن و آهنگ و ....منو ساکت کنن خلاصه ماجرایی داشتیم...عکسای منو قبل ...
12 مهر 1392
1